هوا شناسی گفته قراره موج شدیدتر بارشها بیاد نه اینکه تا الان کم سیل اومده.
امروز وختی بابام داشت با فامیلمون درد دل میکرد و نتونست جلوی بغضشو بگیره دلم براش سوخت. ولی الان دیگه میبینم حقش بود و دلم بیشتر باید به حال خودم بسوزه . به هر حال این پدر و مادر واسه من هیچ سودی نداشتن و هر چی سرشون اومده حقشونه.
این دخترخاله احمقم هم اومده اینجا شاهد همه چیه.و فیلمبرداری میکنه تا بموقش گذارش بده.
خدایا شکرت میکنم که بهم سلامتی دادی تا در آخرین روزهای سال 97 شاهد باران بهاری باشم. و امیدوارم که آرزوهایم جامه ی عمل بپوشند و در سال 98 کارم درست شود و موانع و مشکلات موجود در سر راه برداشته شود.
امیدوارم بتونم وعده هایی که داده بودم را عملی کنم . مثلا رفتن به زیارت امام رضا در مشهد و همچنین زیارت کربلا و. .
اگه خدا کمک کنه بتونم بعد از پیدا کردن شغل مناسب یک دختر مناسب هم جهت دوستی پیدا کنم.
سال 97 با تمام سختیها و مشکلات موجود گذشت و حکایت همچنان باقیست .
البته زیارت امام رضا و امام حسین در کربلا از اتفاقات خوب بود که رقم خورد.
سلام
واقعا نا امید هستم. و میدونم کسی انتظارم را نمیکشه. حتی کسی نیس که پستای سایتمو بخونه.
دیگه از زندگیه سراسر انتظار خسته شدم.
اومد گند زد به همه چی. همه اطرافیانم به جایی رسیدن ولی من مسل خر تو گل موندم. دیگه نمیدونم باید چیکار کنم میخام گریه کنم. امروزم روزه بودم چون روز اول رجب بود. علاوه بر اون 8 مارس روز جهانیه زن هم هست.ولی واسه من هیچ فرقی نمیکنه مثل روزای دیگست. دیگه داره 30 سالم میشه و دارم پیر میشم. همه پولامونو خوردن . بابام هم احساس نا امیدی میکنه.
کلا زندگیمون داغونه. با این وضعیت ارز و یورو هیچ جا جز اون دنیا نمیشه رفت.
حالم از همه چی بهم میخوره. کاش همون مسکو درسم تموم شده بود الان واسه خودم یه دکتر بودم.یا اونجا یا ایران کار میکردم کلی وعضم خوب بود.همه دوستای موسکوم الان واسه خودشون یه کسی شدن.اونوقت من چی هیچ پخی نشدم. فقط توهم دارم.
نمیدونم چرا من از هیچی شانس نیاوردم نه پدر خوبی دارم نه مادر خوبی اصلا کاش تو دنیایی بدنیا میومدم که خدا نداشت یا حداقل خداش یکی دیگه بود.
این خدا فقط جنگ راه میندازه و بنده هاشو مریض میکنه.
اینم از خدای من که همرو انداخته به جون من اونوقت نمیدونم اینکه فقط مظلوما و ضعیفارو اذیت میکنه کجاش افتخار داره کجاش حس خود برتر بینی داره.
دیگه به جایی رسیدم که آرزو دارم پدر و مادرم زودتر از این دنیا برن .
یه روز میاد که اونا دیگه نیستن و من هم این پستمو میخونم امیدوارم اون روز روز شادی و خوشحالی من باشه.
دیگه از این دنیا خسته شدم .کاش یه دکمه بود میزدم سریع میرفتم اون دنیا بدون درد.
یا حداقل کاش کار و زندگیم درست میشد میرفتم سر زندگیم دیگه پشت سرمم نگا نمیکردم.
البته مسبب همه ی این بدبختیا چه من چه دیگر مردم دنیا خود خداست و تا وقتی او هست ما هم روی آرامش رو نخواهیم دید.
خدایا من هر وقت پدرم را میبینم نور امید در دلم روشن میشود .
در حالیکه زمان در حال گذر است و سال جدید در حال تحویل و من هم مرز 29 سال را گذرانده ام امیدوارم بتونم یه اتفاق خوب در سال جدید بیفتد و سال نو با اتفاقات خوبی همراه شود.
به هر حال من دارم پا به سن میگذارم و نیازمند یه دختر برای زندگی هستم و با این فرمون اگه ادامه بدم به هیچ جا نمیرسم.
از خدا میخوام به منم یه نگاهی بکنه و روزنه ای هر چند کوچک برام باز کنه. صبر برام خیلی سخت شده و دیگع حوصلم سر رفته .
فکر نمیکنم امروزه کسی از زندگی تنها راضی باشه.
اگه خیلی بدشانس هم باشه کار هم نداشتع باشه دیگه اوج ناامیدی و احساس شکستع.
منم از این قاعده مستثنا نیستم و این احساس باهامه.
نمیدونم تا کی تقدیر میخواد دست رد به سینم بزنه . و کی قراره زندگی روی دیگشو بهم نشون بده.
فقط میدونم حد اقل یاید تا 11 ،12 ماه دیگه صبر کنم. که این از توان من خارجه و واقعا خدا بهم صبر بده.
در حالیکه چند روز پیش روز ولنتاین یود و همه برای دوستشون هدیه میخریدن من فقط تماشاچی بودم و کسیو ندارم تا باهاش اوقات بگذرونم. دیگه م هم خوب کار نمیکنه و نمیتونم فیسبوک و توییترم رو چک کنم.
یکسال از التیماتوم گرفتن حاجتم گذشت و من هنوز حاجت نگرفتم.کاش حداقل یه قدم به گرفتن حاجتم نزدیک میشدم.
تصمیم داشتم باتوجه به اینکه حاجت نگرفتم امسال تو مراسم ایام فاطمیه شرکت نکنم اما با توجه به برنامم و صحبت هایی که با خدا داشتم تصمیمم فعلا شرکت در مراسمات است.
امشب
گاش منم یه کار ساده پیدا میکردم از این بلاتکلیفی در میومدم.
خدایا این بابامو زودتر بکش از دستش راحت شم.
اینجوری فقط خودش عذاب میکشه و مارو اذیت میکنه.
خوب شد همه پولاشو خوردن.سرشو کلاه گذاشتن.
شاید با مردنش اوائلش یکم ناراحت بشم ولی بعد برام عادی و آرامش بخش میشه.
در ضمن دیگه من حرف خدارو گوش نمیکنم چون هر موقع گوش کردم به ضررم شده.
درباره این سایت